یامهدی
ی
عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
دلم کمی خدا میخواهد
یا مهدی
تا کی دل من چشم بدر داشته باشد
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
ان باد که اغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد
یادتو
دستهایی که کمک میکنند خیلی مقدسترنداز لبهایی که دعا میکنند
یامهدی
هرکس تورا ندارد جز بی کسیب چه دارد
جز بی کسی چه دارد هر کس تورا ندارد
استغفرالله...
غصه دار که شدید برای تمام مومنان از مرده وزنده دعا کنیدواستغفار بطلبید.
ای دل غافل
اگرمدم میدانستنددر قبرهرچه میگذرد حتی یک گناه هم نمیکردند
یاعلی گفتیم وعشق اغاز شد.
شیخ احمد جامی عالم اهل سنت بالای منبر رفت وگفت ای مردم هر چه میخواهید از من بپرسید.
زنی فریاد زدای مرد ادعای بیهوده نکن خداوند رسوایت میکندبجزعلی (ع)کسی نمیتواند بگوید پاسخ تمام سوالات را میداند.
شیخ گفت اگر سوالی داری بپرس؟
زن گفت مورچه جلوی راه سلیمان نر بود یاماده؟
شیخ گفت.سوال دیگری نداشتی من نبودم ببینم.
زن گفت اگر به قران اشنا بودی میدانستی که در سوره نمل گفته شده “قالت نمله"ماده بوده.
مردم به جهل شیخ خندیدند.
شیخ با عصبانیت گفت.ای زن ایابا اجازه شوهرت اینجاهستی یا بدون اجازه؟
اگربا اجازه شوهرت امدی خدااورا لعن کند اگر بدون اجاز ه امدی خدا تورا لعن کند.
زن گفت .شیخ بگو بدانم عایشه با اجازه پیامبر(ص)به جنگ با امام زمان خود رفت.یابدون اجازه.
شیخ بیچاره نتوانست جوابی بدهد.
الغدیر علامه امینی ج 11